برگزاری نشست کتابخوان آذر ماه
نشست های کتابخانه ای استان سیستان و بلوچستان
کتابخانه عمومی شهید محمد میر
*شماره نشست: 8 *شهرستان: ادیمی * کتابخانه:شهیدمحمدمیر * ماه برگزاری:آذر
*کتاب: غریبه* نویسنده:داوودبختیاری دانشور* معرفیکننده: بنیامین کوهکن
* ناشر: انتشارات نشر * سال نشر:1386 *موضوع:تاریخ
متن معرفی :این کتاب شامل زندگی زندگی نامه داستانی شهید ید الله کلهر از فرماندهان جبهه می باشد که محتوای این کتاب عبارت است از زندگی این بزرگوار وشرکت در تظاهرات مردمی،فعالیت ها وفرماندهی اش وهمچنین در این کتاب به خاطره ای از شهید در بیمارستان تجریش از زبان هم رزم و هم اتاقی اش در هنگامی که بسیجیان برای اهدای کلیه به شهید کلهر اصرار می کردندپرداخته شده است که هم رزم اش می گوید بیشتر از یک ماه بودکه در بیمارستان شهدای تجریش بستری بودم در این مدت مجروحهای زیادی در تخت سمت راستم معالجه ومرخص شده بودندهمه آنها از لحظه ورود از دردبه خاک می نالیدند اما شهید کلهر در این مدت هرگز ناله نمی کردانگار اصلا در این دنیا نبود انگار درد در گوشت وپوست او اثری نمی گذاشت
*شماره نشست: 8 *شهرستان: ادیمی * کتابخانه:شهیدمحمدمیر * ماه برگزاری:آذر
*کتاب: پله پله تا ملاقات خدا* نویسنده:عبدالحسین زرین کوب* معرفیکننده:سجاد میر
* ناشر: انتشارات علمی* سال نشر:1377 *موضوع:دین
متن معرفی:این کتاب در مورد مولانا جلال الدین رومی است.مولانا نام اصلی اش جلال الدین محمد بود وپدرش بها ولد ومادرش مومنه خاتون از خاندان فقیهان و سادات سرخس بود.پدر مولانا همیشه در خانه به ذکر الهی مشغول بود او همیشه مورد آزار علمای شهر که رقیب او بودند قرار می گرفت وبا یاد خدا خود را تسلی می داد.خانواده مولانا از نظر مالی در سطح خوبی بودند .مولانا در پنچ سالگی صورت های روحانی در پیش چشم هاش پدیدار می شد.مولانااز خردسالی اهل روزه ونماز بود وشب زنده داری می کرد.در سال 622هجری .قمری مولانا مادرش را از دست داد ومدتی بعد با گوهر خاتون دختر خواجه شرف الدین ازدواج کردوبعد ازچند سال صاحب دو فرزند پسر شد مولانا در بین مردم و جوانان شهر مقبولیت بدست آورده بود ودر سال 637هجری.قمری تحصیلات مولانا به پایان رسید وسرانجام مولانا پنجم جمادی الثانی سال 627هجری .قمری در 68 سالگی از دنیا رفت
*شماره نشست: 8 *شهرستان: ادیمی * کتابخانه:شهیدمحمدمیر * ماه برگزاری:آذر
*کتاب:رستم واکوان دیو* نویسنده:محمدرضا یوسفی* معرفیکننده:حمید رضا ربانی فر
* ناشر: انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان* سال نشر:1393 *موضوع:ادبیات
متن معرفی :داستان این کتاب به نبرد رستم و اکوان دیو می پردازد.یک روز که کیخسرو با بزرگان ورستم نشسته بود چوپانی به نزدشان آمد وگفت یک گور خری میان گله افتاده بود وحیوانات را از بین می برد.کیخسرو از رستم خواست این حیوان را از بین ببرد رستم همراه چوپان به دشت رفت و پس از سه روز جستجو روز چهارم گور خر مثل باد شمالی از مقابلش رد شد رستم با خود گفت بهتر است او را زنده بگیرم بهتر است ونزد شاه ببرم ولی ناگهان گورخر ناپدید شد رستم فهمید که این دیو است وبعد از مدتی که رستم کنار چشمه آبی رسید ناگهان دوباره با دیو روبرو شد این بار رستم فورا کمندی انداخت وتا دیو خواست چاره کند رستم کمند را بهم پیچاند وبا گرز به سر دیو کوبید وپس از رخش پایین آمد وسرش را ازتن جدا کرد وسپس رستم با سر بریده دیو بر پیل سوار شد ونزد کیخسرو رفت
*شماره نشست: 8 *شهرستان: ادیمی * کتابخانه:شهیدمحمدمیر * ماه برگزاری:آذر
*کتاب:سیاوش* نویسنده:آتوسا صالحی * معرفیکننده: امیرحسین میر
* ناشر:انتشارات کانون پرورش کودکان ونوجوانان* سال نشر:1393 *موضوع:ادبیات
متن معرفی : سیاوش از مادری کنیز متولد شد تمام ستاره شناسان با رصد کردن ستارگان متوجه میشود که این بچه بخت خوبی ندارد .سیاوش پسری کنیزی بود که کاووس این کنیز را ازدست تورانی ها تصاحب می کند وقتی سیاوش به دنیا می آمد رستم او را با خود به سیستان می برد و بزرگش می کند و آداب شاهی وپهلوانی را به او می آموزد ودردوران نوجوانی به نزد کاووس برمی گرددکه بسیار زیبا رو بوده است.سودابه همسر دوم کاووس وقتی سیاوش را می ببیند عاشق او می شود وبه هر بهانه ای که شده می خواهداو را اسیر خود کند اما موفق نمی شود وسپس به او تهمت می زندو وقتی کاووس متوجه این موضوع می شوددستور می دهد که آتشی برپا کنند ولی سیاوش از آن آتش به سلامت بیرون می آید بنابراین کاووس متوجه بی گناهی سیاوش می شود ومی خواهد سودابه را تنبیه کند اما سیاوش مانع می شود و می گوید از گناه بگذرد
*شماره نشست: 8 *شهرستان: ادیمی * کتابخانه:شهیدمحمدمیر * ماه برگزاری:آذر
*کتاب:امام پاکان* نویسنده:مهدی مراد حاصل * معرفیکننده: حسین الله صوفی* ناشر:موسسه فرهنگی منادی * سال نشر:1380 *موضوع:دین
متن معرفی : این کتاب در مورد زندگی امام هادی می باشد کنیه امام هادی ابو الحسن پدرش امام جواد ومادرش سمانه بود.امام هادی در شرایط خفقان آورحکومت عباسی متولد شد در آن سال ها از یک طرف مادر گرامی امام مورد اذیت وآزار دختر مامون قرار می گرفت واز طرف دیگر ماموران وجاسوسان مامون پدرش را زیر نظر داشتند.امام هادی بعد از فوت پدر بزرگوارش به تعلیم وتربیت شاگردان آن حضرت ادامه دادند.امام هادی برای همیشه در سامرا ماند وبا وجود سخت ترین شرایط سیاسی و اجتماعی در آنجا سکونت کرد وسرانجام امام در 3رجب سال 254ه.ق در سامرا به دست معتمد عباسی به شهادت رسید.
- ۹۵/۰۹/۲۸